… … …


"DuckDuckGo" به عنوان رقیب سرسخت گوگل با تمرکز بر حریم خصوصی واقعی، جستجوی هوشمندانه و مشارکت جامعه کاربران خود، به موفقیت چشم گیری در بازار جستجو برخط دست یافته است. با توجه به افزایش نگرانی های مربوط به حریم خصوصی، DuckDuckGo توانسته است با بهره گیری از بازاریابی نیچ و تمرکز بر بخش کوچک و خاصی از بازار، جایگاه ویژهای در بازار موتورهای جستجو ایجاد نماید."


جستجوی برخط (آنلاین) در ایالات متحده امریکا توسط شرکت گوگل (Google) با سهم بسیار بزرگ به میزان 88.48 درصد احاطه شده است؛ این در حالیست که، دو شرکت بزرگ مایکروسافت بینگ (Bing) و یاهو (Yahoo) مجموعاً 9.04 درصد از سهم جستجوی برخط را در اختیار دارند. بدین ترتیب، تنها 2.48 درصد از بازار برای سایر موتورهای جستجو که در تلاش برای حضور فعال در این صنعت هستند، باقی مانده است. لازم به ذکر است که گوگل و سایر غول های جستجو به دلیل بهره گیری از واحدهای کسب و کار استراتژیک مختلف جدای از موتور جستجو، دارای منابع مالی فراوان جهت حفظ رشد و سهم بازار موتور جستجو هستند و در این راستا سرمایه گذاری های فراوانی اعمال می کنند. حال سوالی که مطرح می شود این است که یک موتور جستجوی کوچک به نام DuckDuckGo چگونه می تواند با چنین قدرت های جهانی رقابت کند؟ مناسب ترین پاسخ به سوال مطروحه این است که هیچ شرکت کوچکی به صورت مستقیم قادر به رقابت با چنین شرکت های بزرگی نیست؛ مگر اینکه، بخش منحصر به فردی از بازار را که در آن هیچ یک از بزرگان حضور ندارند شناسایی و در آن به رقابت با آنها بپردازد.






موتور جستجوی DuckDuckGo با تاکید بر حریم خصوصی و فراهم آوردن مزیت های منحصر به فرد برای مشتریان در راستای حفاظت از حریم خصوصی ایشان، بخش کوچکی از بازار بزرگ موتورهای جستجو را هدف گرفته است که بزرگانی چون گوگل، بینگ و یاهو نمی توانند در آن به فعالیت بپردازند. گابریل واینبرگ (Gabriel Weinberg) موسس DuckDuckGo در جایگاه یابی برند مذکور بر سه مزیت "جستجوی هوشمندانه تر، نظم بیشتر و حریم خصوصی واقعی" تاکید دارد. بنابراین، فعالیت در بخش کوچک و خاصی از بازار و پرهیز از رقابت مستقیم با رهبران بازار نه تنها منجر به حفظ جایگاه DuckDuckGo شده است، بلکه رشد مداوم آن را نیز سبب گشته است. اگرچه نرخ جستجوی سالانه 36.38 میلیارد در DuckDuckGo در مقایسه با نرخ جستجوی سالانه 2 تریلیون در گوگل کوچک محسوب می شود؛ اما، حجم جستجوی روزانه DuckDuckGo از سال 2015 تا 2022 بیش از 10 برابر شده است، در حالیکه گوگل به عنوان غول جستجوی آنلاین از رشد کمتری برخوردار بوده است.
DuckDuckGo با تمرکز صرف بر جستجوی هوشمندانه یک رابط کاربری ساده با قابلیت شخصی سازی، عاری از درهم ریختگی و با تبلیغات کمتر را ارائه می دهد. بدین منظور، نتایج جستجو متناظر با یک جستار توسط DuckDuckGo سازماندهی می شود تا هرزنامه ها، درهم ریختگی و تبلیغات نامرتبط کاهش یابد.




به علاوه، جهت کاهش زمان جستجو و دریافت پاسخ سریع، DuckDuckGo با فراهم آوردن "پاسخ های فوری" فراتر از ارائه پیوند (لینک)های معمول به عنوان نتایج جستجو پیرامون یک جستار عمل می کند. پاسخ های فوری در قالب جعبه های اطلاعاتی در بالای نتایج جستجو نمایش داده می شود. به عقیده واینبرگ، دریافت پاسخ مناسب و فوری هدف جستجو را شکل می دهد. بنابراین، قابلیت پاسخ های فوری DuckDuckGo تجربه ای از جستجوی هوشمند و در نتیجه دستیابی سریع به پاسخ موردنظر را برای مخاطب فراهم می آورد. بایستی توجه داشت که یک ویژگی خوب به سرعت می تواند از سوی رهبران بازار که از منابع عظیمی برخوردار هستند تقلید شود. ویژگی پاسخ فوری DuckDuckGo نیز از این قضیه مستثنی نیست و ما شاهد تقلید آن از سوی گوگل و بینگ هستیم. به عنوان مثال با جستجوی عبارت داوینچی در گوگل علاوه بر فهرست پیوندهای آبی، یک کادر سفید حاوی بیوگرافی کوچک از لئوناردو داوینچی و سایر حقایق و اطلاعات جالب مرتبط با وی نیز ارائه می گردد.



با این تفاصیل، پاسخ های فوری ارائه شده توسط DuckDuckGo به مراتب بهتر از آنچه که گوگل و بینگ ارائه می دهند می باشد. علت این مهم این است که پاسخ های ارائه شده نه تنها بر منابع داده شخص ثالث بلکه بر دانش عمیق و متنوع جامعه فعال، در حال رشد و وفادار کاربران و توسعه دهندگان DuckDuckGo متکی است. بنابراین، نتایج جستجو و پاسخ های فوری این موتورجستجوی جذاب کوچک از قدرت جامعه کاربران خود بهره می برد. کاربران به روشی مشابه ویکی پدیا، به ارائه ایده پیرامون پاسخ ها پرداخته، منابع به روز را پیشنهاد و پاسخ ها را توسعه می دهند. بنابراین، DuckDuckGo یک موتور جستجو است که توسط کاربران آن هدایت می شود. این مهم در بطن ایده محوری برند شرکت وجود دارد و بیان می دارد که "ما فراتر از سرورها و یک الگوریتم هستیم چرا که شما (کاربران و مخاطبان) در تیم ما حضور دارید".


یکی از مزایای منحصر به فرد DuckDuckGo که رهبران بازار از تقلید آن عاجز هستند، تجربه واقعی از حریم خصوصی است. به منظور درک بهتر مزیت مذکور بهتر است ابتدا مدل کاری گوگل ارزیابی گردد. مدل کاری گوگل براساس بازاریابی هدفمند رفتاری برای تبلیغ کنندگان ساخته شده است که مستلزم جمع آوری و به اشتراک گذاری داده های مرتبط با کاربران و جستجوهای ایشان است. بدین ترتیب، زمانیکه کاربر به جستجو در گوگل می پردازد، اطلاعات وی، مطلب یا مطالب جستجو شده، زمان جستجو و سایر داده های آنلاین ایشان دریافت، ثبت و با خدمات گوگل یکپارچه می گردد. در مقابل، مدل کاری DuckDuckGo از نظر حریم خصوصی با حالت تهاجمی به مراتب کمتری نسبت به رقبای خود طراحی شده است.

DuckDuckGo آدرس های IP کاربر را ثبت نمی کند و یا از کوکی ها برای ردیابی کاربران در طول زمان یا سایر مکان های برخط استفاده نمی کند. وقتی کاربران بر روی پیوندهای نتایج جستجو کلیک می کنند، تارنما (وب سایت) های پیوند داده شده هیچ اطلاعاتی را که توسط موتور جستجوی DuckDuckGo تولید می شود را دریافت نمی کنند. مهم تر از همه، کاربران حساب کاربری نداشته و تاریخچه جستجوی آنها به هیچ عنوان توسط DuckDuckGo ذخیره نمی گردد. به اعتقاد واینبرگ، عبارات و مطالب جستجو شده توسط افراد در موتورهای جستجو شخصی ترین اطلاعات افراد محسوب می گردد. برخلاف رسانه های اجتماعی که کاربر خود تصمیم می گیرد که چه چیزی را به اشتراک بگذارد، در موتورهای جستجو صرفاً جهت کسب اطلاع از شخصی ترین مسائل خود نظیر مشکلات پزشکی، مالی، تحصیلی و ... به جستجو می پردازد. بنابراین، DuckDuckGo به موتور جستجوی موردعلاقه برای افرادی که نگران حفاظت از حریم خصوصی خود در فضای برخط هستند، تبدیل گشته است. تعداد این دسته از افراد روز به روز در حال افزایش است و از این جهت روز به روز به تعداد کاربران DuckDuckGo افزوده می شود.




سوال دیگری که مطرح می شود این است که DuckDuckGo چگونه به کسب درآمد می پردازد؟ در پاسخ به این سوال بایستی گفت که همچون سایر موتورهای جستجو، تبلیغات منبع کسب درآمد DuckDuckGo محسوب می شود؛ اما، کسب درآمد از تبلیغات به شیوه مورداستفاده توسط غول های موتور جستجو صورت نمی گیرد. به عنوان مثال، بخش اعظم درآمدهای گوگل از تبلیغات مرتبط با جستجو به ویژه تبلیغات در مقیاس بزرگ حاصل می شود که این مهم از طریق گردآوری داده های رفتاری با استفاده از ابزارهای ردیابی گوگل حاصل می شود. اگرچه DuckDuckGo از داشتن همچین ابزاری پرهیز می کند، اما بدون ردیابی کاربران نیز سودآور است. در حقیقت، DuckDuckGo به ارائه تبلیغات جستجوی متنی براساس موضوع جستجو می پردازد. بدین ترتیب، وقتی کاربر به جستجوی "تلویزیون های خمیده OLED" می پردازد، DuckDuckGo تبلیغات و پیوندهای مرتبط با تولیدکنندگان و خرده فروشان تلویزیون را که برای کلمات کلیدی مربوطه هزینه لازم را پرداخت کرده اند، نشان می دهد.





بنابراین، بهره گیری DuckDuckGo از بازاریابی نیچ، یعنی؛ شناسایی و تعریف بخش کوچک و منحصر به فردی از بازار و درگیر کردن کاربران با برند از طریق روابط معنی دار به طوریکه حتی رقبای بزرگ و مدبر نیز نتوانند آن را شکست دهند، او را به کوچک ترین و در عین حال سرسخت ترین رقیب گوگل تبدیل کرده است. بازاریابی نیج (متمرکز) یک استراتژی پوشش بازار است که در آن یک شرکت به دنبال سهم بزرگی از یک یا چند بخش بازار است. به بیان دیگر، در استراتژی مذکور شرکتها به جای دنبال کردن سهم کوچکی از یک بازار بزرگ، به دنبال سهم بزرگی از یک یا چند بخش کوچکتر هستند.



- CounterStat. (2023). Search Engine Market Share Worldwide. https://gs.statcounter.com/search- engine-market-share
- Kotler, P., Kotler, P. T., Armstrong, G., & Opresnik, M. O. (2017). Principles of marketing. Pearson. https://books.google.com/books?id=W29mswEACAAJ
- Matic Broz. (2023). DuckDuckGo User Stats. Photutorial. https://photutorial.com/duckduckgo-statistics/
- Torbjørn Flensted. (2023). How Many People Use Google? Statistics & Facts (2023). Seo.Ai. https://seo.ai/blog/how-many-people-use-google/

